به بهانه فرصتی که برای حضور در تیم گزینش دانشگاه شاهد پیدا کردم، این متن را می نویسم. نودانشجویان صف به صف منتظر نوبت مصاحبه‌شان هستند. چهره برخی بی‌خیال و برخی دیگر آشفته است. همین طور که در حال انجام وظیفه هستم، چند نکته به ذهنم می‌رسد:

اولا، گزینش شدن یعنی برایمان مهم است که شما چه کسی هستید و گزینش نشدن هم احتمالا معنای دیگری دارد. دانشگاهی ورودی‌هایش را گزینش می‌کند که برایشان برنامه داشته باشد. می خواهد برای شان هزینه کند. می خواهد رشد کنند و بدرخشند. و گرنه همین طوری هرتی پرتی راه دادن آدم‌ها که زحمتی ندارد.

ثانیا، دانشگاه جای درس خواندن است. جای کنشگری علمی، اجتماعی و فرهنگی است. قلب دانشگاه می‌تپد برای رشد دادن انسان‌های باانگیزه. عده‌ای اما خودخواهانه، تیشه می‌زنند بر ریشه‌اش. می‌آیند و درس نمی‌خوانند. کنشگری علمی، اجتماعی و فرهنگی نمی‌کنند. دنبال شهوت هستند و خون دانشگاه را آلوده می‌کنند. این‌ ویروس_دانشجوها بیشتر از همه از گزینش بدشان می‌آید. در جلسات مصاحبه دست‌شان رو می‌شود که «که هستند» یا «بهتر بگویم» چه هستند. همین‌ها اگر در گزینش هم قبول شوند، در طول تحصیل، مدام به همه چیز غر می‌زنند. غر می‌زنند چون نمی‌توانند میان دانشجویان گزینش شده، هوس‌رانی کنند. می‌بینی به جان استاد و کلاس غر می‌زند ولی درد از جای دیگری است.

ثالثا، مسیول گزینش باید مهربان باشد. محترم باشد. مسیول گزینش پوست دانشگاه است. مصاحبه‌گر هم همین طور. تمام آنچه در ذهن دانشجو از دانشگاه و علم آموزی شکل می‌گیرد، از همین برخورد اولیه است. یک لبخند مصاحبه‌گر دانشجو را عاشق دانشگاه می‌کند. محبت کردن همیشه جواب می‌دهد.

رابعا، صبر کردن سخت است. حوصله آدم سر می‌رود. چه بهتر که گزینش دانشگاه آنقدر منظم باشد که هیچ کس داخل صف‌های طولانی معطل نشود. اما اگر روزی مجبور شدید در صف طولانی گزینش یک دانشگاه منتظر بمانید، پیشنهاد می‌کنم از فرصت استفاده کرده و از به این موضوعات فکر کنید:

  • ملاک شما برای موفقیت در زندگی چیه؟ در چه صورتی خودتون رو موفق می‌دونید؟
  • چه کسی یا چه کسانی با چه ویژگی‌هایی می‌توانند شما را در این مسیر راهنمایی کنند؟
  • چه شکست‌هایی در این مسیر شما رو می‌ترسونه؟ طرز فکرتون در مورد شکست چیه؟
  • چه زمانی از تلاش کردن خسته می‌شید؟
  • چی باعث میشه خیلی بیشتر از حالت عادی تلاش کنید؟

گزینش کارشناسی و دکترای عمومی هزار و چهارصد و چهار هم تمومه میشه و این تازه کنکورداده‌ها مقطع کارشناسی‌شون رو تموم می‌کنند. من می‌مونم و مسیر طولانی‌ای که در زندگی در پیش دارم، با کلی فکر و ایده و امید...